سال سیل

 داستان «سال سیل» داستان عاشقی و دلدادگی صولت و ماه‌چهره است. آخرین باری که صولت ماه‌چهره را ملاقات کرده در سال سیل است و پس از آن به دلیل کینه‌ای خانوادگی همدیگر را ندیده‌اند. بعد از جریاناتی دوباره این عشق قدیمی سرباز می‌کند. اما این‌بار این اسحاق است که به اصرار پدرش، حاج ولی، به خواستگاری ماه‌چهره می‌رود.

«سال سیل» نوشته مهرداد صدقی است او در این داستان با استفاده از لهجه محلی منطقه‌ای به نام گل‌دره داستان را روایت می‌کند و رنگی خاص به داستان می‌بخشد. همچنین حسن عابدی گوینده کتاب سال سیل، دیالوگ‌های این اثر را با لهجه محلی خوانده است و همین امر باعث می‌شود تا شنونده حال و هوای رمان را به خوبی درک کند.

در این داستان اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد، سیل وحشتناکی که رخ داده، لرزش‌های گاه و بی‌گاهی که بر اثر موجودی عجیب ایجاد می‌شود، اتفاقاتی که برای شخصیت‌های داستان رخ می‌دهد و لحظات که با ظنز عجین شده حال و هوای این رمان را شگفت‌انگیز می‌کند.

در بخشی از کتاب صوتی «سال سیل» می‌شنویم:

«صولت برای یک لحظه چشم‌هایش را باز کرد. صدای شرشر باران می‌آمد از ناودان، از ایوان، از همه‌جا. گلرخ هم بیدار شد ولی نه به‌خاطر صدای باران. حس کرد زمین لرزیده. نگران شد شاید سقف طویله روی حیوان‌ها ریخته. بلشویک غلتی زد و فکر کرد صدا مال تیر و ترقه‌ی سالدات‌های روس است که لابد دنبالش آمده‌اند. درویش صدای ناله‌ی حیوانی را از سمت گل‌دره شنید، اما نمی‌دانست صدای کدام حیوان است.

داراب فکر کرد سفرکرده‌ای او را صدا زده. سالار خودش را دید که زیر غرش رد، خودش را صدا می‌زند که مراقب باشید. همه تصور کردند که خواب دیده‌اند و دوباره خوابیدند...»

این رمان مهرداد صدقی دارای ده بخش است و به‌روایت حسن عابدی در نوین کتاب شنیداری شده است.

موضوع

رمان ایرانی

---

مدت

8 ساعت و 4 دقیقه

---

حجم فایل

442 مگابایت

---

تعداد ترک

15

---

شابک

978-622-242-723-8

---

سال انتشار کتاب صوتی

1401